قصه توبه علی گندابی لات👇

ساخت وبلاگ
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق نورانيترين مراتب انوارت در صورتى كه تمام مراتب آن نورانى است خدايا پس درخواست ميكنم بحق تمام مراتب نورانيتت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَلاَلِكَ بِأَجَلِّهِ وَ كُلُّ جَلاَلِكَ جَلِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَلاَلِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست ميكنم بحق عاليترين مراتب جلالت در صورتى كه تمام مراتب جلالت عالى است خدايا پس از تو درخواست مى‏ كنم بحق تمام مراتب جلالت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق نيكوترين مراتب جمالت در صورتى كه تمام مراتب جمالت نيكو است خدايا پس درخواست مى‏ كنم بحق تمام مراتب جمالت اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي‏ خدايا تو را ميخوانم آنچنان كه دستورم دادى پس دعايم اجابت فرماى همچنانكه وعده ‏ام فرمودى اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِأَعْظَمِهَا وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظِيمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّهَا خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق بزرگترين مراتب عظمتت در صورتى كه تمام مراتب عظمتت بزرگ است خدايا پس درخواست مي كنم بحق تمام مراتب عظمتت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَ كُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مي كنم بحق روشنترين مراتب نورت در صورتيكه تمام مراتب نورت روشن است خدايا پس از تو درخواست قصه توبه علی گندابی لات👇...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه توبه علی گندابی لات👇 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chashm-be-rah بازدید : 35 تاريخ : دوشنبه 27 فروردين 1403 ساعت: 23:36

شوهرش با دلی غمگین به تنهایی به آستانه‏ ی ولایت‏مدار امام علیهالسلام مشرف شد و گریان و نالان وفات زنش را به آن بزرگوار خبر داد و تفصیلا بیان کرد که این زن به قصد زیارت و دیدار شما آمده بود. حجت خدا چون این سخنان را بشنید، برخاست و دو رکعت نماز خواند و سر به آسمان بلند نمود و دعا خواند، آن‏گاه فرمود:  «فارجع الی زوجتک. فان الله تعالی قد احیاها بقدرته و حکمته و هو یحی العظام و هی رمیم». «نزد همسرت بازگرد. به درستی که خداوند به قدرت و حکمت خود او را زنده کرد. همان خدایی که استخوان‏های پوسیده و خاکستر شده را زنده می‏کند.» آن مرد شاد شد و فرمایش امام علیه‏السلام را تصدیق کرد و فورا به خیمه‏ ی خود داخل شد و زنش را دید صحیح و سالم نشسته است و لبخند می‏زند. از زنش پرسید: «خداوند متعال چگونه تو را زنده کرد.» زن گفت: «ملک ‏الموت آمد و روح مرا قبض کرد و خواست روحم را به آسمان ببرد، ناگهان مردی نورانی آمد. فرشته‏ ی مرگ پشت دو پای او را بوسید و سلام کرد. آن مرد جواب سلام عزرائیل را داد و فرمود: ای ملک ‏الموت! روح این زن را به جسد او برگردان. همانا از پروردگارم خواسته‏ ام که این زن سی سال دیگر در دنیا بماند. ملک ‏الموت عرض کرد: «سمعا و طاعة یا ولی الله» و آن‏گاه روح را به بدنم برگرداند. سپس دست مبارک آن مرد را بوسید و به طرف آسمان پرواز کرد.» مرد زائر دست عیال خود را گرفت و به محضر امام چهارم علیه‏ السلام آورد. همین که زن نگاهش به چهره‏ ی ملکوتی امام علیه‏ السلام افتاد، آن حضرت را شناخت و خود را به قدم‏های مبارک امام علیه‏ السلام انداخت و بوسید و گفت «این آقا مرا زنده کرد.» باری، آن زن و شوهر سعادتمند قسم خوردند که دیگر امام سجاد علیه‏ السلام را ترک نکنند و تا آخر عمر در مدینه‏ قصه توبه علی گندابی لات👇...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه توبه علی گندابی لات👇 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chashm-be-rah بازدید : 14 تاريخ : دوشنبه 27 فروردين 1403 ساعت: 23:36

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق نورانيترين مراتب انوارت در صورتى كه تمام مراتب آن نورانى است خدايا پس درخواست ميكنم بحق تمام مراتب نورانيتت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَلاَلِكَ بِأَجَلِّهِ وَ كُلُّ جَلاَلِكَ جَلِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَلاَلِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست ميكنم بحق عاليترين مراتب جلالت در صورتى كه تمام مراتب جلالت عالى است خدايا پس از تو درخواست مى‏ كنم بحق تمام مراتب جلالت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق نيكوترين مراتب جمالت در صورتى كه تمام مراتب جمالت نيكو است خدايا پس درخواست مى‏ كنم بحق تمام مراتب جمالت اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي‏ خدايا تو را ميخوانم آنچنان كه دستورم دادى پس دعايم اجابت فرماى همچنانكه وعده ‏ام فرمودى اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِأَعْظَمِهَا وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظِيمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّهَا خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق بزرگترين مراتب عظمتت در صورتى كه تمام مراتب عظمتت بزرگ است خدايا پس درخواست مي كنم بحق تمام مراتب عظمتت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَ كُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مي كنم بحق روشنترين مراتب نورت در صورتيكه تمام مراتب نورت روشن است خدايا پس از تو درخواست قصه توبه علی گندابی لات👇...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه توبه علی گندابی لات👇 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chashm-be-rah بازدید : 32 تاريخ : دوشنبه 13 فروردين 1403 ساعت: 8:02

شوهرش با دلی غمگین به تنهایی به آستانه‏ ی ولایت‏مدار امام علیهالسلام مشرف شد و گریان و نالان وفات زنش را به آن بزرگوار خبر داد و تفصیلا بیان کرد که این زن به قصد زیارت و دیدار شما آمده بود. حجت خدا چون این سخنان را بشنید، برخاست و دو رکعت نماز خواند و سر به آسمان بلند نمود و دعا خواند، آن‏گاه فرمود:  «فارجع الی زوجتک. فان الله تعالی قد احیاها بقدرته و حکمته و هو یحی العظام و هی رمیم». «نزد همسرت بازگرد. به درستی که خداوند به قدرت و حکمت خود او را زنده کرد. همان خدایی که استخوان‏های پوسیده و خاکستر شده را زنده می‏کند.» آن مرد شاد شد و فرمایش امام علیه‏السلام را تصدیق کرد و فورا به خیمه‏ ی خود داخل شد و زنش را دید صحیح و سالم نشسته است و لبخند می‏زند. از زنش پرسید: «خداوند متعال چگونه تو را زنده کرد.» زن گفت: «ملک ‏الموت آمد و روح مرا قبض کرد و خواست روحم را به آسمان ببرد، ناگهان مردی نورانی آمد. فرشته‏ ی مرگ پشت دو پای او را بوسید و سلام کرد. آن مرد جواب سلام عزرائیل را داد و فرمود: ای ملک ‏الموت! روح این زن را به جسد او برگردان. همانا از پروردگارم خواسته‏ ام که این زن سی سال دیگر در دنیا بماند. ملک ‏الموت عرض کرد: «سمعا و طاعة یا ولی الله» و آن‏گاه روح را به بدنم برگرداند. سپس دست مبارک آن مرد را بوسید و به طرف آسمان پرواز کرد.» مرد زائر دست عیال خود را گرفت و به محضر امام چهارم علیه‏ السلام آورد. همین که زن نگاهش به چهره‏ ی ملکوتی امام علیه‏ السلام افتاد، آن حضرت را شناخت و خود را به قدم‏های مبارک امام علیه‏ السلام انداخت و بوسید و گفت «این آقا مرا زنده کرد.» باری، آن زن و شوهر سعادتمند قسم خوردند که دیگر امام سجاد علیه‏ السلام را ترک نکنند و تا آخر عمر در مدینه‏ قصه توبه علی گندابی لات👇...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه توبه علی گندابی لات👇 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chashm-be-rah بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 13 فروردين 1403 ساعت: 8:02

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق نورانيترين مراتب انوارت در صورتى كه تمام مراتب آن نورانى است خدايا پس درخواست ميكنم بحق تمام مراتب نورانيتت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَلاَلِكَ بِأَجَلِّهِ وَ كُلُّ جَلاَلِكَ جَلِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَلاَلِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست ميكنم بحق عاليترين مراتب جلالت در صورتى كه تمام مراتب جلالت عالى است خدايا پس از تو درخواست مى‏ كنم بحق تمام مراتب جلالت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق نيكوترين مراتب جمالت در صورتى كه تمام مراتب جمالت نيكو است خدايا پس درخواست مى‏ كنم بحق تمام مراتب جمالت اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي‏ خدايا تو را ميخوانم آنچنان كه دستورم دادى پس دعايم اجابت فرماى همچنانكه وعده ‏ام فرمودى اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِأَعْظَمِهَا وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظِيمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّهَا خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق بزرگترين مراتب عظمتت در صورتى كه تمام مراتب عظمتت بزرگ است خدايا پس درخواست مي كنم بحق تمام مراتب عظمتت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَ كُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مي كنم بحق روشنترين مراتب نورت در صورتيكه تمام مراتب نورت روشن است خدايا پس از تو درخواست قصه توبه علی گندابی لات👇...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه توبه علی گندابی لات👇 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chashm-be-rah بازدید : 18 تاريخ : چهارشنبه 2 اسفند 1402 ساعت: 0:25

شوهرش با دلی غمگین به تنهایی به آستانه‏ ی ولایت‏مدار امام علیهالسلام مشرف شد و گریان و نالان وفات زنش را به آن بزرگوار خبر داد و تفصیلا بیان کرد که این زن به قصد زیارت و دیدار شما آمده بود. حجت خدا چون این سخنان را بشنید، برخاست و دو رکعت نماز خواند و سر به آسمان بلند نمود و دعا خواند، آن‏گاه فرمود:  «فارجع الی زوجتک. فان الله تعالی قد احیاها بقدرته و حکمته و هو یحی العظام و هی رمیم». «نزد همسرت بازگرد. به درستی که خداوند به قدرت و حکمت خود او را زنده کرد. همان خدایی که استخوان‏های پوسیده و خاکستر شده را زنده می‏کند.» آن مرد شاد شد و فرمایش امام علیه‏السلام را تصدیق کرد و فورا به خیمه‏ ی خود داخل شد و زنش را دید صحیح و سالم نشسته است و لبخند می‏زند. از زنش پرسید: «خداوند متعال چگونه تو را زنده کرد.» زن گفت: «ملک ‏الموت آمد و روح مرا قبض کرد و خواست روحم را به آسمان ببرد، ناگهان مردی نورانی آمد. فرشته‏ ی مرگ پشت دو پای او را بوسید و سلام کرد. آن مرد جواب سلام عزرائیل را داد و فرمود: ای ملک ‏الموت! روح این زن را به جسد او برگردان. همانا از پروردگارم خواسته‏ ام که این زن سی سال دیگر در دنیا بماند. ملک ‏الموت عرض کرد: «سمعا و طاعة یا ولی الله» و آن‏گاه روح را به بدنم برگرداند. سپس دست مبارک آن مرد را بوسید و به طرف آسمان پرواز کرد.» مرد زائر دست عیال خود را گرفت و به محضر امام چهارم علیه‏ السلام آورد. همین که زن نگاهش به چهره‏ ی ملکوتی امام علیه‏ السلام افتاد، آن حضرت را شناخت و خود را به قدم‏های مبارک امام علیه‏ السلام انداخت و بوسید و گفت «این آقا مرا زنده کرد.» باری، آن زن و شوهر سعادتمند قسم خوردند که دیگر امام سجاد علیه‏ السلام را ترک نکنند و تا آخر عمر در مدینه‏ قصه توبه علی گندابی لات👇...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه توبه علی گندابی لات👇 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chashm-be-rah بازدید : 14 تاريخ : چهارشنبه 2 اسفند 1402 ساعت: 0:25

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق نورانيترين مراتب انوارت در صورتى كه تمام مراتب آن نورانى است خدايا پس درخواست ميكنم بحق تمام مراتب نورانيتت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَلاَلِكَ بِأَجَلِّهِ وَ كُلُّ جَلاَلِكَ جَلِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَلاَلِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست ميكنم بحق عاليترين مراتب جلالت در صورتى كه تمام مراتب جلالت عالى است خدايا پس از تو درخواست مى‏ كنم بحق تمام مراتب جلالت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق نيكوترين مراتب جمالت در صورتى كه تمام مراتب جمالت نيكو است خدايا پس درخواست مى‏ كنم بحق تمام مراتب جمالت اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي‏ خدايا تو را ميخوانم آنچنان كه دستورم دادى پس دعايم اجابت فرماى همچنانكه وعده ‏ام فرمودى اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِأَعْظَمِهَا وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظِيمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّهَا خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق بزرگترين مراتب عظمتت در صورتى كه تمام مراتب عظمتت بزرگ است خدايا پس درخواست مي كنم بحق تمام مراتب عظمتت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَ كُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مي كنم بحق روشنترين مراتب نورت در صورتيكه تمام مراتب نورت روشن است خدايا پس از تو درخواست قصه توبه علی گندابی لات👇...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه توبه علی گندابی لات👇 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chashm-be-rah بازدید : 62 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت: 19:10

شوهرش با دلی غمگین به تنهایی به آستانه‏ ی ولایت‏مدار امام علیهالسلام مشرف شد و گریان و نالان وفات زنش را به آن بزرگوار خبر داد و تفصیلا بیان کرد که این زن به قصد زیارت و دیدار شما آمده بود. حجت خدا چون این سخنان را بشنید، برخاست و دو رکعت نماز خواند و سر به آسمان بلند نمود و دعا خواند، آن‏گاه فرمود:  «فارجع الی زوجتک. فان الله تعالی قد احیاها بقدرته و حکمته و هو یحی العظام و هی رمیم». «نزد همسرت بازگرد. به درستی که خداوند به قدرت و حکمت خود او را زنده کرد. همان خدایی که استخوان‏های پوسیده و خاکستر شده را زنده می‏کند.» آن مرد شاد شد و فرمایش امام علیه‏السلام را تصدیق کرد و فورا به خیمه‏ ی خود داخل شد و زنش را دید صحیح و سالم نشسته است و لبخند می‏زند. از زنش پرسید: «خداوند متعال چگونه تو را زنده کرد.» زن گفت: «ملک ‏الموت آمد و روح مرا قبض کرد و خواست روحم را به آسمان ببرد، ناگهان مردی نورانی آمد. فرشته‏ ی مرگ پشت دو پای او را بوسید و سلام کرد. آن مرد جواب سلام عزرائیل را داد و فرمود: ای ملک ‏الموت! روح این زن را به جسد او برگردان. همانا از پروردگارم خواسته‏ ام که این زن سی سال دیگر در دنیا بماند. ملک ‏الموت عرض کرد: «سمعا و طاعة یا ولی الله» و آن‏گاه روح را به بدنم برگرداند. سپس دست مبارک آن مرد را بوسید و به طرف آسمان پرواز کرد.» مرد زائر دست عیال خود را گرفت و به محضر امام چهارم علیه‏ السلام آورد. همین که زن نگاهش به چهره‏ ی ملکوتی امام علیه‏ السلام افتاد، آن حضرت را شناخت و خود را به قدم‏های مبارک امام علیه‏ السلام انداخت و بوسید و گفت «این آقا مرا زنده کرد.» باری، آن زن و شوهر سعادتمند قسم خوردند که دیگر امام سجاد علیه‏ السلام را ترک نکنند و تا آخر عمر در مدینه‏ قصه توبه علی گندابی لات👇...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه توبه علی گندابی لات👇 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chashm-be-rah بازدید : 41 تاريخ : دوشنبه 2 بهمن 1402 ساعت: 19:10

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ بَهَائِكَ بِأَبْهَاهُ وَ كُلُّ بَهَائِكَ بَهِيٌّ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِبَهَائِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق نورانيترين مراتب انوارت در صورتى كه تمام مراتب آن نورانى است خدايا پس درخواست ميكنم بحق تمام مراتب نورانيتت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَلاَلِكَ بِأَجَلِّهِ وَ كُلُّ جَلاَلِكَ جَلِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَلاَلِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست ميكنم بحق عاليترين مراتب جلالت در صورتى كه تمام مراتب جلالت عالى است خدايا پس از تو درخواست مى‏ كنم بحق تمام مراتب جلالت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ جَمَالِكَ بِأَجْمَلِهِ وَ كُلُّ جَمَالِكَ جَمِيلٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِجَمَالِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق نيكوترين مراتب جمالت در صورتى كه تمام مراتب جمالت نيكو است خدايا پس درخواست مى‏ كنم بحق تمام مراتب جمالت اللَّهُمَّ إِنِّي أَدْعُوكَ كَمَا أَمَرْتَنِي فَاسْتَجِبْ لِي كَمَا وَعَدْتَنِي‏ خدايا تو را ميخوانم آنچنان كه دستورم دادى پس دعايم اجابت فرماى همچنانكه وعده ‏ام فرمودى اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِأَعْظَمِهَا وَ كُلُّ عَظَمَتِكَ عَظِيمَةٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّهَا خدايا از تو درخواست مى ‏كنم بحق بزرگترين مراتب عظمتت در صورتى كه تمام مراتب عظمتت بزرگ است خدايا پس درخواست مي كنم بحق تمام مراتب عظمتت اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ مِنْ نُورِكَ بِأَنْوَرِهِ وَ كُلُّ نُورِكَ نَيِّرٌ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ‏ خدايا از تو درخواست مي كنم بحق روشنترين مراتب نورت در صورتيكه تمام مراتب نورت روشن است خدايا پس از تو درخواست قصه توبه علی گندابی لات👇...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه توبه علی گندابی لات👇 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chashm-be-rah بازدید : 44 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 1:21

شوهرش با دلی غمگین به تنهایی به آستانه‏ ی ولایت‏مدار امام علیهالسلام مشرف شد و گریان و نالان وفات زنش را به آن بزرگوار خبر داد و تفصیلا بیان کرد که این زن به قصد زیارت و دیدار شما آمده بود. حجت خدا چون این سخنان را بشنید، برخاست و دو رکعت نماز خواند و سر به آسمان بلند نمود و دعا خواند، آن‏گاه فرمود:  «فارجع الی زوجتک. فان الله تعالی قد احیاها بقدرته و حکمته و هو یحی العظام و هی رمیم». «نزد همسرت بازگرد. به درستی که خداوند به قدرت و حکمت خود او را زنده کرد. همان خدایی که استخوان‏های پوسیده و خاکستر شده را زنده می‏کند.» آن مرد شاد شد و فرمایش امام علیه‏السلام را تصدیق کرد و فورا به خیمه‏ ی خود داخل شد و زنش را دید صحیح و سالم نشسته است و لبخند می‏زند. از زنش پرسید: «خداوند متعال چگونه تو را زنده کرد.» زن گفت: «ملک ‏الموت آمد و روح مرا قبض کرد و خواست روحم را به آسمان ببرد، ناگهان مردی نورانی آمد. فرشته‏ ی مرگ پشت دو پای او را بوسید و سلام کرد. آن مرد جواب سلام عزرائیل را داد و فرمود: ای ملک ‏الموت! روح این زن را به جسد او برگردان. همانا از پروردگارم خواسته‏ ام که این زن سی سال دیگر در دنیا بماند. ملک ‏الموت عرض کرد: «سمعا و طاعة یا ولی الله» و آن‏گاه روح را به بدنم برگرداند. سپس دست مبارک آن مرد را بوسید و به طرف آسمان پرواز کرد.» مرد زائر دست عیال خود را گرفت و به محضر امام چهارم علیه‏ السلام آورد. همین که زن نگاهش به چهره‏ ی ملکوتی امام علیه‏ السلام افتاد، آن حضرت را شناخت و خود را به قدم‏های مبارک امام علیه‏ السلام انداخت و بوسید و گفت «این آقا مرا زنده کرد.» باری، آن زن و شوهر سعادتمند قسم خوردند که دیگر امام سجاد علیه‏ السلام را ترک نکنند و تا آخر عمر در مدینه‏ قصه توبه علی گندابی لات👇...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه توبه علی گندابی لات👇 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : chashm-be-rah بازدید : 24 تاريخ : دوشنبه 18 دی 1402 ساعت: 1:21